رزولا
پرنسس مامان دیشب که داشتم لباستو عوض میکردم تا بریم خونه دایی جون مهمونی چندتا دونه ی قرمز روی بدنت افتاده بود که زیاد نگرانکننده نبود تو مهمونی هممامان نگار و مامان زندایی گفتن گرمیت شده و یه کم خاکشیر بهت دادن.خدا رو شکر تب نداشتی و کسل هم نبودی شب که اومدیم خونه هممث همیشه خوابیدی تا صبح هربار که بهت شیر دادم بدنت رو چک کردم که مبادا دونه ها بیشتر شده باشه ولی به نظرم تغییری نکرده بود.تا ساعت هشت و نیم صبح امروز که بیدار شدم همه ی صورت و بدنت پر شده از دونه های قرمز.بخاطر آننفولانزا و سرمای هوا و اینکه اعتقاد دارم اگه بری دکتر بدتر مریض میشی دکتر نبردمت.و رفتم از داروخونه گیاهی برات سدر و گل سرشور گرفتم و اوم...
نویسنده :
مامان نفیسه
23:46